اهداف و فوايد ازدواج در اسلامازدواج اسلام فلسفه فلسفه ازدواج در اسلام زن خانواده

سايت همسريابي شيدايي - 200 هزار نفر آماده ازدواج دائم و موقت

اهداف و فوايد ازدواج در اسلامازدواج اسلام فلسفه فلسفه ازدواج در اسلام زن خانواده

۳۵ بازديد

ستايش و سپاس خدايي را سزاست كه زيباترين جلوه هاي خلقتش را از پس پرده برخلقش آشكارنمود. ازدواج نخستين سنگ بناي تشكيل خانواده و بالطبع، جامعه و اجتماع است و ميزان انديشه و تدبر در آن در ميزان پيشرفت يا انحطاط و صعود يا سقوط جامعه تاثير دارد. ازدواج داراي آثار و نتايج بسياري است; از جمله: ارضاي غريزه جنسي، توليد و بقاي نسل، تكميل و تكامل انسان، آرامش و سكون، پاك دامني و عفاف و نتايج متعدد ديگر. او كه با تحسين و تقدير از دقايق حكمتش ، آدمي را به تفكر و تعمق در نهان خانه ي راز و رمزهاي هستي واداشت،با عشق و محبت بي كرانش ،اهل دل را خاكساردرگاهش ساخت.نيل به آرامش و سكون : مهمترين نيازي كه با ازدواج تأمين مي شود نياز به آرامش و امنيت است . خداوند در بيان فلسفه ازدواج در سوره روم آيه 21 مي فرمايد: يكي از آيات الهي اين است كه براي شما از جنس خودتان همسري را آفريد تا با او انس بگيريد موجب ازدياد نسل: پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند: «تزوجوا فاني مكاثر بكم الامم غدا في القيامة »;  ازدواج كنيد; زيرا من به زيادتي شما نسبت به امت هاي ديگر در قيامت مباهات مي كنم. (اين كه امروزه در كشور ما با توجه به احكام ثانويه، به مهار جمعيت حكم مي شود مطلب ديگري است كه اين مختصر مجالي براي طرح آن نيست.)و آرامش پيدا نمائيد و در بين شما دوستي و مهرباني قرار داد و در اين امر براي افرادي كه اهل تفكر باشند آيات و نشانه هايي وجود دارد. بنابراين قرار دادن همسر براي هر فرد موجب آرامش و امنيت خاطر است و ايجاد محبت و الفت بين زن و مرد در زندگي خانوادگي نيز از نشانه هاي حكمت و رحمت پروردگار است و علي الاصول محيط خانه وسيله آرامش روحي زن و مرد قرار داده شده است .با نهادن جذب و انجذاب در تكون هستي،آدمي درمراحل مختلف زندگي و دركشاش و بحران هاي آن،نياز به دلداري دارد كه به او آرامش و سكون بخشد.آن گاه كه خود را در مخمصه هاي عظيم گرفتار مي بيند،اميد وانتظار به ارتباط كلامي با كسي كه او را دوست بدارد و يار و غم خواراو باشد،مايه ي تسلي خاطر است.ما درهرسني و در هرمرحله اي از حيات كه باشيم،خواستار محبت و الفتيم؛مي خواهيم كه ديگران ما را دوست بدارند ودراين دوستي صادق و خالص باشند. موجودات را در كنار يكديگر از كثرات به وحدت رهنمون ساخت.با نهادينه كردن هم گرايي در وجود آدمي،او را از حصار«خود»رهانيد و به توسعه ي شخصيت و به گرايي هدايت كرد. در نظام الهي و فرهنگ قرآني، هدف اصلي از ازدواج رسيدن به آرامش روان و آسايش خاطر، پيمودن طريق رشد، دستيابي به كمال انساني و نزديكي به ذات حق است. آن ذات عاشق،با تقديرعشق بين انسانها،عميق ترين پيوندها را برپايه ي محكم ترين ستون بنا ساخت تا آدمي با شكل دهي صحيح به آن،بتواند دريچه اي به سوي سعادت و فلاح خويش بگشايد.تأمين نيازها جنسي; انسان داراي مجموعه اي از نيازها و غرايز است كه عدم ارضا و يا نقص در ارضاي هر كدام از اين غرايز ايجاد تزلزل در شخصيت او را موجب مي گردد. يكي از نيرومندترين غرايز انسان غريزه جنسي است كه بر اثر ازدواج تأمين اين نياز در مسير طبيعي و سالم قرار مي گيرد و زن و مرد را از انحراف و گناه مصون مي دارد. بنابراين تنها وسيله طبيعي و مشروع ارضاي اين غريزه ازدواج و تشكيل خانواده است . و به همين علت رسول اكرم (ص ) فرمود: هر كس ازدواج كند نصف دينش را حفظ كرده . با تأمين اين نياز جنسي تنها از بعد مادي و جسماني مطرح نيست بلكه فرد از لحاظ رواني , ذهني و اخلاقي نيز به آرامش مي رسد. ازدواج از اين نظر كه عاملي براي نجات از آلودگي، موجبي براي نجات از تنهايي و سببي براي بقاي نسل است، خودداري از آن هميشه سبب ايجاد بي تعادلي، نابهنجاري رفتاري و زماني هم فساد شخصيت و حتي بيماري جسمي مي گردد. بنابراين، بهترين و بالاترين نعمت ها براي هر زن و مرد از نظر اسلام تشكيل خانواده است. بنابراين فرد پس از ازدواج مي تواند اين غريزه مهم حياتي را به شيوه اي مطلوب و معقول و اجتماع پسند ارضا كند.به اوگوهري بخشيد كه وجودش،يخ نفس را ذوب كند،غرور را بشكند،خودشيفتگي را بزدايدترديدي نيست كه از تنهايي به درآمدن، همسر و همراه شدن، خانواده مستقل تشكيل دادن، ارضاي كشش‌هاي نفساني و غرايز طبيعي و فرزند آوري از نتايج قهري ازدواج، نيز از مهم‌ترين عوامل مؤثر در آرامش روان، آسايش فكر و جان و احساس رضامندي دروني است.تا آدمي با دوست داشتن«خويشتن»از«خود پرستي»و محدوديت هاي آن به در آيد،برصف خود فائق آمده، ترس،بخل، بي تابي،حسد و تكبر را نابود سازد. قرآن كريم در معرفي فلسفه ازدواج مي‌فرمايد: "و يكي (ديگر) از نشانه هاي خدا اين است كه از جنس خودتان همسراني براي شما آفريد تا در كنار آن‌ها آرامش پيدا كنيد" خداوند در اين آيه و آيه ۱۸۹ اعراف،از آنجا كه حركتي مبتني برفطرت و به سوي كمال مطلق،نيازمند آگاهي،خرد،توانايي و عمل است و نتيجه بهره گيري ازساز وكارهاي درست در اين مسير،تكوين وتثبيت اين حركت ،مطالب ضروري وكاربردي را با صبغه ي ديني والهي و اصول رواشناسي فراروي خوانندگان جوان قرار دهيم. ضمن آن كه حقيقت زن و مرد را يك گوهر دانسته و هيچ امتيازي از لحاظ مبدأ آفرينش بين آن‌ها قايل نشده، آرامش خاطر و روان را هدف ازدواج و زن را محور آرامش معرفي كرده است. توليد مثل و بقاء نسل ; مسأله توليد و بقاي نسل انسان نيز از اهداف اساسي ازدواج است كه مورد توجه دين اسلام قرار دارد. معمولا مي گويند كه خانواده مسؤول بسياري از عيوب و بدبختي هاي جامعه است. اين مطلب قابل قبول است، ولي در عبارتي گوياتر و رساتر مي گوييم: در واقع، عدم خانواده به معناي واقعي - كلمه است كه مسؤول عيوب و بدبختي هاست و اين اغلب بدان دليل است كه در تشكيل آن فكر و هدف ارزيابي شده وجود نداشته است. بسياري از جوانان با افكار از پيش ساخته و انديشه هاي رؤيايي وارد زندگي زناشويي مي شوند و مي خواهند از راه تصادف و شانس، زمينه را براي داشتن يك كانون سالم پديد آورند، در حالي كه تن دادن به ازدواج بدون هدف و روش سنجيده همانند قرار دادن اساس ساختمان بر روي زميني سست و لرزان است كه محلي براي زندگي اطمينان بخش نخواهد بود. تربيت انسانهاي ارزشمند از ثمرات بزرگ ازدواج است . وجود فرزندان باعث گرمي , پويايي و صفاي كانون خانوادگي و انگيزه اي براي دوام زندگي و احتمالا تخفيف درگيري هاي زن و شوهر استاز هدف مهم ازدواج، حفظ پاكدامني زنان و مردان و جلوگيري از لغزش‌هاي گوناگون است، زيرا ازدواج تنها راه ارضاي طبيعي تمايل جنسي است، از اين رو پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرمود: "هر كس ازدواج كند، نيمي از دينش را حفظ كرده، پس بايد در نيم ديگر از خدا بترسد"(۶) از ديدگاه اسلام ترك ازدواج و مجرد زيستن نه تنها فضيلتي محسوب نمي شود بلكه به عنوان يك نقيصه و منشأ از دست دادن بركات و آثار فراوان معنوي نيزشناخته شده است. بطور كلي از ديدگاه اسلام وجود فرزند صالح براي پدر و مادر يك عمل نيك محسوب مي شود كه در سعادت دنيا و آخرت آنان موئثر خواهد بود رسول اكرم اسلام (ص ) نيز مي فرمايند: تزويج كنيد تا صاحب فرزند شويد و بر شمار شما افزوده شود زيرا من در قيامت با امتهاي ديگر به وسيله كثرت شما مباهات مي كنم .)) خانواده از قديم الايام، مركز هرگونه ثروت اجتماعي و كانوني براي توليد و پرورش شخصيت هاست، سرنوشت و حيات آن به سرنوشت و حيات جامعه بستگي دارد و نقش آن در وحدت و عظمت يك جامعه فوق العاده اساسي است. لذا، چنين مهمي را نمي توان به مسامحه و سهل انگاري نگريست. انسان در زندگي نيازهايي دارد كه بايد تامين شود و همان گونه كه از نظر غذا و دوا و لباس و مسكن نيازمند است، از نظر غريزه جنسي و ديگر غرايز فكري و اخلاقي نيز نيازمند است. در اين مختصر، برآنيم تا در حد مقدور و به اختصار، در زمينه فلسفه و هدف از ازدواج سطوري را به رشته تحرير در آوريم و نيم نگاهي به اين سنت مؤكد اسلامي از خلال برخي آيات، روايات و اقوال صاحب نظران بيفكنيم. اما بجاست پيش از شروع اين بحث، با چند نكته آشنا شويم: در حقيقت زوج ها هستند كه رشته ي پيوند بين اعضاي يك نسل را از طريق فرزندان خود بوجود مي آورد. . تكميل و تكامل ; اين مطالب دردو بخش اصلي مسايل اساسي قبل و بعد از ازدواج را بررسي نمايد.فصل اول به اهداف و فوايد ازدواج دراسلام اختصاص دارد و به لحاظ مشابهت ها و قرابت هاي اهداف آن با فوايد ازدواج ،تحت يك عنوان گنجانده شده است.جهت پيوسته در جهت جبران نقص و كمبود خويش تلاش مي كند. دختران و پسران جوان پس از دوران بلوغ و جواني ضمن آن كه در صدد رسيدن به استقلال فكري هستند براي جبران نواقص خود و تأمين نيازهاي بي شمار خويش به سوي ازدواج سوق داده مي شوند و با گزينش همسري شايسته موجبات رشد و تكامل خويش را فراهم مي كنند. هنگامي كه فرد در كانون يك زندگي مشترك قرار مي گيرد در سايه انس و الفت و محبت و روابط نزديك و صميمانه , بيشتر احساس مسوئوليت مي كند, استقلال مي يابد. زندگي خويش را هدفدار مي كند و از ثمرات كسب و كار و تلاش خود در واحد خانواده ي نو بنياد خويش بهره مي گيرد. شهيد مطهري در اين باره مي فرمايد: «تشكيل خانواده يعني يك نوع علاقه مند شدن به سرنوشت ديگران ازدواج اولين مرحله ي خروج از خود طبيعي و توسعه پيدا كردن شخصيت انسان است ... پختگي اي كه در پرتو ازدواج و تشكيل خانواده ايجاد مي شود در هيچ جاي ديگر نمي توان به آن رسيد و آن را فقط در ازدواج و تشكيل خانواده بايد بدست آورد». اما در مورد شكل ازدواج و نحوه زندگي در ابتدا كلامى از اين دو معصوم كه الگوى تمام همسران و زوج‏هاى جوان بايد باشد و هست برايتان نقل مى‏كنيم: حضرت على(ع) مى‏فرمايد: «هيچ‏گاه فاطمه از من نرنجيد و او نيز هرگز مرا نرنجاند و او را به هيچ كارى مجبور نكردم و او نيز مرا آزرده نساخت. در هيچ امرى، قدمى برخلاف ميل باطنى من برنداشت و هرگاه كه به رخسارش نظاره مى‏كردم، تمام غصه‏هايم برطرف مى‏شد و دردهايم را فراموش مى‏كردم» و در جايى ديگر مى‏فرمايد: «به خدا قسم! هرگز كارى نكردم كه فاطمه خشمگين شود و او نيز هيچ‏گاه مرا خشمگين نكرد»مسايل اساسي قبل از ازدواج آمادگي هاي ضروري براي ازدواج،ملاك هاي انتخاب همسر، راههاي شناخت او،خواستگاري و سؤالات مربوط به آن ،دوران نامزدي،مباحث مطرح درفصل بعدي است.موضوعاتي كه در ادامه بحث درقسمت پس از ازدواج به آن پرداخته ايم، دربردارنده ي ضرورت شناخت پس ازازدواج،آرامش در زندگي و راههاي وصول به آن،جايگاه امورجنسي در روابط همسران و ارائه ي ملاك هاي تشخيص و ويژگي هاي خانواده متعادل مي باشد.در فصل آخر از اخلاق ارتباطي بر اساس اصول مهم و ارائه ي روش هاي مفيد درجهت ارتقاء مناسبات و معاشرت هاي ا نساني سخن گفته شده است.اميد كه اين تحفه ي امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد: " مردي نزد پدرم آمد. پدرم از او پرسيد: آيا زن داري؟ عرض كرد: ندارم. فرمود: دوست ندارم دنيا و آن چه در دنيا است مال من باشد، ولي شبي را بدون همسر به روز آورم. دو ركعت نماز مرد زن دار بهتر از نماز شب و روز مرد عزب است. آنگاه پدرم هفت دينار به او داد و فرمود:‌با اين پول ازدواج كن ".(۷) در روايتي ديگر آمده است: زني خدمت حضرت باقر(ع) رسيد و عرض كرد كه ميل و رغبتم را براي ازدواج از دست داده ام! حضرت فرمود: چرا؟ عرض كرد: مي خواهم از اين جهت كسب فضيلت كنم. حضرت فرمود:‌از اين قصد برگرد. احساس نياز به محبت،هم راهي و هم دردي از جمله مسايل سرشتي و فطري انسان است.نخستين ملجأ و مرجعي كه به طورعميق،ريشه دار،طبيعي و سالم جواب گوي نيازهاي مذكور است،كانون مصفاي خانواده است.ارضاي اين نياز يعني تأمين ويتامين هاي رواني زن و مرد. خانواده اين نياز را كه يكي از اساسي ترين نيازهاي روحي بشر است،به سبك و شكلي منطقي و طبيعي پاسخ مي دهد،نه تصنعي و غيرمنطقي. اگر در ازدواج نكردن فضيلت بود، ‌حضرت فاطمه (سلام الله عليها) از تو سزاوار تر بود. (۸) اسلام به شدت از مجرد زيستن نكوهش مي كند. رسول اكرم(ص) مي فرمايد: "خوبان امّت من همسرداران و بدان آن عزب ها و بي همسرانند".(۹) حضرت وقتي شنيد يكي از يارانش زن و زندگي را رها كرده، خشمگين شد و فرمود: "خداوند مرا براي رهبانيّت نفرستاده بلكه مرا با ديني معتدل و آسان برانگيخته است.حضرت فاطمه(س) در ابتداى وصيت خود به اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «يا ابن عم، ما عهدتنى كاذبة ولاخائنة، ولاخالفتك منذ عاشرتنى؛ اى پسرعمو! هيچ‏گاه مرا دروغگو و خيانتكار نديدى و از آن زمان كه با من زندگى كردى، با تو مخالفت نكرده‏ام». اميرالمؤمنين(ع) در پاسخ فرمود: «معاذاللّه‏، انت اعلم باللّه‏ وابّر واتقى واكرم واشد خوفا من اللّه‏ من أن او بخك مخالفتى...؛ پناه به خدا، تو عالم‏تر به خدا و نيكوكارتر و پرهيزكارتر و گرامى‏تر و ترسان‏تر از خدايى، از اين كه من تو را به نافرمانى از خود سرزنش كنم»، ازدواج هرچند از يك نظر ، مساله اي شخصي و خصوصي است، ولي از نگاهي ديگر، داراي جنبه و اهميتي اجتماعي مي باشد. بر اين اساس، ازدواج از اركان مدنيت و راهي مطمئن براي تامين آسايش جامعه و رفاه بشريت است. سود و زيان ازدواج تنها متوجه زوجين نيست، بلكه افراد اجتماع نيز به گونه اي از آن برخوردار مي شوند. بي ترديد، ازدواج رابطه اي است كه طرفين ربط را تا حد زيادي از بي بند و باري و روابط نامشروع و انحرافات اخلاقي و جنسي مصون مي دارد. اين موضوع به تناسب حال طرفين و محيط اجتماعي و امكان انجام ساير گناهان متفاوت است. هم چنين ساير جنبه هاي شخصي و اجتماعي نيز در اين زمينه مؤثر مي باشد كه گاهي اين عمل سبب مصونيت انسان از نيمي از گناهان و معاصي و گاهي بيش تر است. لذا، در بعضي از روايات ازدواج را وسيله حفظ نيمي از دين و برخي روايات، دو سوم دين بيان كرده اند.  هر چند كسى نمى‏تواند همچون آن دو بزرگوار بشود ولى مى‏توان زندگى و نحوه روابط زن و شوهر و روش همسردارى را براساس تعليمات و راهنمايى‏هاى آن بزرگواران شكل داد و آنان را به عنوان الگوى عملى خويش قرار دهد. در اين راستا ابتدا بايد شناخت نسبتا كاملى از شخصيت و روش زندگى و همسردارى آن دو بزرگوار به دست آوريم كه در اين زمينه ر.ك: من روزه مي گيرم، نماز مي خوانم و با زنان آميزش دارم. هر كس دين فطري مرا دوست دارد، بايد به سنت و روش من عمل كند وازدواج از سنت هاي من است".

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.